
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۰۵۵
۱
ز من به خاطر آن نازنین که یاد دهد؟
ز جور او به که نالم، مرا که داد دهد؟
۲
جوان و مست و فراموش کار و نادان است
زمان زمان ز من بیدلش که یاد دهد؟
۳
مراد جویم و گوید خدا دهد، آری
خدا مگر من بیچاره را مراد دهد
۴
دلم به ششدر غم ماند و کعبتین دو چشم
سفید گشت که این مهره را گشاد دهد
۵
شکیب کو که سرشک سبک رکاب مرا
عنان بگیرد و یک ساعت ایستاد دهد
۶
بدین صفت که دم سرد می زند خسرو
عجب نباشد، اگر خویش را به باد دهد
نظرات