
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۰۷۶
۱
ای بر دلم از فراق صدبار
ناگشته به وصل شاد یک بار
۲
در بارگه وصال خویشم
از لطف نمی دهی دمی بار
۳
شب تیره و بار و خر شده لنگ
ترسم نرسد به منزل این بار
۴
بلبل به هوای بوستان سوخت
وین خار نمی دهد گلی بار
۵
باران سعادت الهی
از بهر عطا به خسروت بار
۶
امید به کس ندارم، الا
بر رحمت و لطف ایزد بار
۷
خسرو که ز فرقت تو سوزد
روزی نظری به سوی او دار
نظرات