امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۱۰۶

۱

هر شب منم ز هجر پریشان و دیده تر

دل از برم رمیده و من زو رمیده تر

۲

افغان ز تو که هست به گوشت فغان من

هر چند بیش می شنوی ناشنیده تر

۳

شیرین غمی ست عشق، ولیکن زمان کجاست؟

ای دل، بگویمت که بخور، لیک دیده تر

۴

خلقی به راه منتظرت جان سپرده اند

ای ترک مست، دار عنان را کشیده تر

۵

تو فتنه زمان شدی، ورنه روزگار

بوده ست پیش ازین قدری آرمیده تر

۶

ای دوست، پرده پوشی مجنون ز عقل نیست

کور است دامنی ز گریبان دریده تر

۷

خسرو، زمان رفتن و بر دوش بار عشق

راه دراز می روی، آخر جریده تر!

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۳۷۰

نظرات