
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۲۸۳
۱
ز هر موی تو دل در بند دارم
دلم خون گشت، پنهان چند دارم
۲
به سوگند تو جان را بسته ام، وای
که چندش دل بر این سوگند دارم
۳
غمت با خویشتن گویم همه شب
بدینسان خویش را خرسند دارم
۴
برو جایی که من می دانم، ای باد
که من آنجا دلی در بند دارم
۵
مرا از صحبت جان شرم بادا
که با جز تو چرا پیوند دارم
۶
دهندم پند گفتار تو در گوش
چه گوش خویش سوی پند دارم
۷
به خسرو ده که من ناداده وامی
بر آن لبهای شکر خند دارم
تصاویر و صوت

نظرات