
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۱۲۹۵
۱
بیا، جانا، که جانت را بمیرم
وگر میرم به جان منت پذیرم
۲
خلاص من بجویید، ای رفیقان
که من در قید مهر او اسیرم
۳
نظر گفتند داری با فقیران
من مسکین نه آخر هم فقیرم
۴
نمی آید به گوشت ناله من
که گوش چرخ کر گشت از نفیرم
۵
همی ترسم سرآید عمر خسرو
به درد هجر از حسرت بمیرم
تصاویر و صوت

نظرات