امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۳۸۳

۱

دلبرا، در جان نشین، فی العین هم

ای ز تو شادی به جان، فی القلب هم

۲

گریه خون بین و می کن پرسشی

چون نماند، اکنون مرا فی الجسم دم

۳

چون کنم من خواب، دریا گشت چشم

تو به خنده گوئیم فی البحر نم

۴

تا زهر دل برد غم خال رخت

بین همه جا غم، بمحوالخال غم

۵

عمر خسرو در غم رویت گذشت

چند باشد دوریم، والصبر کم

تصاویر و صوت

نظرات