امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۱۹۱۲

۱

سزد که سجده کنند، ای برهمن عجمی

همه بتانت که محراب چشم هر صنمی

۲

در آب و آینه بینی همیشه صورت خویش

که آفتاب پرستی و بت پرستی همی

۳

همه ولایت روی تو یاغی ست مگر

سواد خطه تو اندکی قلمی

۴

به فرق تاج زمرد برآر چون طاووس

درآ به جلوه که طاووس هندی، ای عجمی

۵

برون کشم رگ جان، بهر چه کشم بارش

ز عشق تو که نه از لات سومنات کمی

۶

دریغ نیست که سوزند هندوان خود را

ز دوستیست که چون سومنات محترمی

۷

نموده می شود آفاق، در صفای تنت

تو آبگینه هنری نه ای که جام جمی

۸

سیاه تخته هندو بود سفید رخم

تو از سیاهی هند ز سفیدیی رقمی

۹

چو گشت خسرو جادو زبون غمزه تو

به خواب بستنش افسون هندیی چه دمی؟

تصاویر و صوت

نظرات