
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۳۰۹
۱
از بند زلف غمزدگان را سبب فرست
وز قند لعل دلشدگان را طرب فرست
۲
از من به فن لب آمده جانی ربوده ای
یک بوسه نامزد کن و بازم به لب فرست
۳
تو ماه و من چو تار قصب در غمت ضعیف
ای ماهتاب، نور به تار قصب فرست
۴
امروز چون به خنده رطب لب گشوده ای
ما را خبر از آن رطب بوالعجب فرست
۵
سلطانی از پی تو فرستاد جان، تو نیز
از وعده وصال به جانش طرب فرست
نظرات