امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۳۶۲

۱

سرو را با قد تو هستی نیست

میلش الا به سوی پستی نیست

۲

در دهان و میانت می بینم

نیستی هست، لیک هستی نیست

۳

گاه گاهم به قبله بودی روی

تا تو در پیش من نشستی، نیست

۴

زهد با عشق در نیامیزد

بت پرستی خداپرستی نیست

۵

برگ صبری که پیش از اینم بود

سرو من تا تو برشکستی، نیست

۶

تا ترا دست جور بر سر ماست

کار ما جز که زیردستی نیست

۷

مستی گفتی ز عشق خسرو را

عشق دیوانگی ست، مستی نیست

تصاویر و صوت

نظرات