
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۵۵۷
۱
فلک با کس دل یکتا ندارد
ز صد دیده یکی بینا ندارد
۲
درخت دهر سر تا پای خارا است
تو گل جویی و او اصلا ندارد
۳
جهان از مردمی ها مردمان را
نویدی می دهد، اما ندارد
۴
کسی از هفت بام چرخ بگذشت
که باغ هشت در مأموا ندارد
۵
کسی کاین جا مربع می نشیند
در ایوان مثمن جا ندارد
۶
چرا خسرو، نیندیشی تو امروز؟
از آن فردا که پس فردا ندارد
تصاویر و صوت

نظرات
سامان