امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

شمارهٔ ۶۶۵

۱

غمزه شوخت که قصد جان مردم می‌کند

هرکجا جادوگری آنجا تعلم می‌کند

۲

مردم چشمم ز بهر سجده پایت را چو یافت

خاک پایت در دل دریا تیمم می‌کند

۳

کوه جورت را نیارد طاقت و من می‌کشم

زانکه مردم می‌کشند جوری که مردم می‌کند

۴

کاشکی صد چشم بودی از پی گریه مرا

چون لبت در گریه زارم تبسم می‌کند

۵

هیچ فریاد دلم خواهی رسیدن، ای صنم

در سر زلف تو چون مجنون تظلم می‌کند

۶

عشق با تقوی نسازد بعد ازین ما و شراب

ای خوش آن کف کآشنایی با لب خم می‌کند

۷

بنده خسرو عاشقی را دست و پایی می‌زند

لیک چون روی تو بیند دست و پا گم می‌کند

تصاویر و صوت

دیوان کامل امیر خسرو دهلوی، سعید نفیسی، با همت و کوشش م. درویش - تصویر ۲۴۲

نظرات