
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۷۴۹
۱
چشم من خنده شیرین تو گریان دارد
دل من را لب پر شور تو بریان دارد
۲
خاطرم میل کند با تو و پیدا نکند
سینه ام درد و غمت دارد و پنهان دارد
۳
کس ندارد به جهان آنچه تو داری در حسن
از لطافت همگی پیش تو خود آن دارد
۴
گر نبات خط تو سبز بود، نیست عجب
خضر است آنکه سرچشمه حیوان دارد
۵
جانم از شوق تو، گر خرقه تن کرد قبا
نتوان گفت درین خرقه که نقصان دارد
۶
دل من با سر گیسوی درازت همه شب
تا شبیخون نرود، دست و گریبان دارد
۷
شعر خسرو به مثل سحر حلال است، ولی
نتوان گفت که او پایه حسان دارد
نظرات