
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۷۸۲
۱
عافیت را بر زمین گردی نماند
مردمی را در جان مردی نماند
۲
خاک بر فرق جهان زان کز وفا
در همه روی زمین گردی نماند
۳
زان نمی خیزد چمن کز بهر او
مرصبا را هم دم سردی نماند
۴
کیمیا شد زر چنان کز رنگ او
بوستان را هم گل زردی نماند
۵
غصه را بر خود فروبر، خسروا
چون همه درد است و همدردی نماند
نظرات