
امیرخسرو دهلوی
شمارهٔ ۸۵۷
۱
افسوس ازین حیات که بر باد میرود
کآیین ما نه بر روش داد میرود
۲
هردم ز من که پیروی دیو میکنم
بر آسمان فرشته به فریاد میرود
۳
وه کاین دل خراب عمارت کجا شود؟
سیل منش چنین که ز بنیاد میرود
۴
زاهد به پند دادن و بیچاره مست را
خاطر به سوی لعبت ناشاد میرود
۵
گاه خمار صد نیت توبه میکنم
چون ساقی آمد آن همه از یاد میرود
۶
ای من غلام دولت آن نیک بندهای
کز بندگی نفس بد آزاد میرود
۷
ضایع مکن به خنده و بازی به سان گل
این پنجروزه عمر که بر باد میرود
۸
ای نفس، پند گیر که اختر به گردش است
ای مرغ، هوش دار که صیاد میرود
۹
آهسته نِهْ به روی زمین پای، کآدمی
بر روی شاهدان پریزاد میرود
۱۰
زخم زبان خسرو اثر کی کند ترا؟
نی، خود سخن به تیشه فرهاد میرود
تصاویر و صوت

نظرات