
کوهی
شمارهٔ ۸
۱
ازگلستان جنان آمد صبا
جان هر سر در روان آمد صبا
۲
بسکه می گوید ز گل گل در چمن
از نفیر بلبلان آمد صبا
۳
سرو شد خرم بباغ اندر چمن
چون بصحن بوستان آمد صبا
۴
تا گل و بلبل بهم شادی کنند
از برای دوستان آمد صبا
۵
مشک بار آورد هر شاخ شجر
کز دو زلف گلرخان آمد صبا
۶
در شب تاریک پیش زلف یار
رهنمای عاشقان آمد صبا
۷
آتش اندر غنچه صد برگ زد
بر سر آب روان آمد صبا
۸
از صبا بشنید کوهی بوی یار
چون سحر زان آستان آمد صبا
نظرات