
کوهی
شمارهٔ ۹۲
۱
سرو گل چهره اگر بند قبا بگشاید
دل پرخون مرا نشود و نما بگشاید
۲
یار اگر کاکل مشکین بگشاید بسحر
مشک از نافه آهوی ختا بگشاید
۳
صبح صادق بدمد هر طرف از شش جهتم
گر شبی زلف تو را باد صبا بگشاید
۴
دارم امید به الطاف خداوند که باز
دوست بر روی دلم چشم رضا بگشاید
۵
از کمان خانه ابروی بت ترک چکل
کار درویش من بی سر و پا بگشاید
۶
در مقصود که بر زاهد و عابد بستند
مگر از آه دل خسته ما بگشاید
۷
از ازل تا به ابد روزه کوهی نگشاد
روزه داری است که از خوان شما بگشاید
نظرات