
شمس مغربی
شمارهٔ ۱۱۸
۱
ما جام جهان نمای ذاتیم
ما مظهر جمله صفاتیم
۲
ما نسخه نامه اللهیم
ما گنج طلسم کائناتیم
۳
هم صورت واجب الوجودیم
هم معنی و جان ممکناتیم
۴
هر چند که مجمل دو کَونیم
تفضیل جمیع مجملاتیم
۵
برتر ز مکان و در مکانیم
بیرون ز جهات و در جهاتیم
۶
ما هادی جمله علومیم
محبوس نحیف را نجاتیم
۷
کو مرده بیا که روح بخشیم
کو تشنه بیا که ما فراتیم
۸
ای درد کشیده ی دوا جوی
از ما مگذر که ما دوائیم
۹
چون قطب ز جای خود نجنبیم
چون چرخ اگرچه بی ثباتیم
۱۰
هم مغربیم و مشرق و شمس
مه ظلمت و چشمه حیاتیم
نظرات