
شمس مغربی
شمارهٔ ۱۲۰
۱
تا مهر تو دیدیم، ز ذرّات گذشتیم
از جمله صفات از پی آن ذات گذشتیم
۲
چون جمله جهان مظهر و آیات وجودند
اندر طلب از مظهر و آیات گذشتیم
۳
با ما سخن از کشف و کرامات مگوئید
چون ما ز سر کشف و کرامات گذشتیم
۴
دیدیم که اینها همگی خواب و خیال است
مردانه ازین خواب و خیالات گذشتیم
۵
ای شیخ اگر جمله کمالات تو این است
خوش باش که از جمله کمالات گذشتیم
۶
دردِ سرِ ارشاد ز ما دور کن ای پیر
کز پیر و مریدی و ارادات گذشتیم
۷
از خانقه و صومعه و مدرسه رَستیم
ز اوراد رهیدیم و ز اوقات گذشتیم
۸
از مدرسه و درس و مقالات گذشتیم
وز شبهه و تشکیک و سؤالات گذشتیم
۹
از کعبه و بتخانه و زنّار و چلیپا
از میکده و کوی خرابات گذشتیم
۱۰
اینها بهحقیقت همه آفات طریقاند
المنتة لِلّه که ز آفات گذشتیم
۱۱
ما از پی نوری که بود مشرقِ انوار
از مغربی و کوکب و مشکوة گذشتیم
تصاویر و صوت



نظرات