
شمس مغربی
شمارهٔ ۱۲۲
۱
از خانقه و صومعه و مدرسه رستیم
در کوی مغان با می و معشوق نشستیم
۲
سجّاده و تسبیح به یک سوی فکندیم
در خدمت ترسا به چه زنّار ببستیم
۳
در مصطبه ها خرقهٔ ناموس دریدیم
در میکده ها توبهٔ سالوس شکستیم
۴
از دانه تسبیح شمردن برهیدیم
وز دام صلاح و ورع و زهد بجستیم
۵
در کوی مغان نیست شدیم از همه هستی
چون نیست شدیم از همه هستی، همه رستیم
۶
زین پس مطلب هیچ ز ما دانش و فرهنگ
ای عاقل هشیار که ما عاشق و مستیم
۷
ما مست و خرابیم و طلبکار شرابیم
با آنکه چو ما مست و خراب است خوشستیم
۸
المنته لله که ازین نفس پرستی
رستیم به کلی و کنون باده پرستیم
۹
تا مغربی از مجلس ما رخت به در برد
او بود حجاب ره ما رفت برستیم
نظرات