شمس مغربی

شمس مغربی

شمارهٔ ۲۲

۱

اگر ز روی براندازد او نقاب صفات

دو کَون سوخته گردد ز نور پرتو ذات

۲

به پیش تاب تجلی ذات محو شود

چنانکه هست کشته از فروغ صفات

۳

مجوز کَون و ثباتی به پیش برتو او

که بسته را نتوان بافت پیش باد ثبات

۴

دلا نقاب برافکن ز روی او و مپرس

ز آنکه سوخته گردی در آتش سبحات

۵

بنور روی تو کان نور نورا نوار است

بخاک کوی تو کان آتش است و آب حیات

۶

ازین هلاک میندیش و باش مردانه

که آن هلاک بود موجب خلاص و نجات

۷

اگر تو محو نگردی کجا شوی مثبت

بمحو خویش طلب گر طلب کنی ثبات

۸

بمغربی است نهان آفتاب رخسارش

اگرچه هست عیان از فروغ او ذرات

تصاویر و صوت

دیوان شمس مغربی به سعی و اهتمام سید محمد میرکمالی خونساری - سید محمد میرکمالی خونساری - تصویر ۱۳

نظرات