شمس مغربی

شمس مغربی

شمارهٔ ۲۶

۱

دلی که آینه روی شاهد ذات است

برون ز عالم نفی و جهان اثبات است

۲

مجو که در ورق کاینات نتوان یافت

علامت و اثر آنچه بی علامات است

۳

کسی نجست و نجوید ز لوح هر دو جهان

نشان و نام کسی که محو بالذات است

۴

کسی‌که در دو جهانش نه ذات و نه وهم است

وجود یافتنش نوعی از محالات است

۵

مرا که عادت رسم و رسوم نیست پدید

چه داند آن که ورا رسم و راه و عادات است

۶

مقام آنکه نباشد مقیم هیچ مقام

ورای منزلت و زینت و مقامات است

۷

طریق آنکه ندارد به هیچ رَایی روی

نه سوی کوی خرابات و نی مناجات است

۸

ره کسی‌که به سر پای کرده است مدام

نه راه میکده و کعبه و خرابات است

۹

کجا به وجد و به حالات سر فرود آورد

کسی‌که حالت او نقد جمله حالات است

۱۰

کسی‌که هیچ ندارد ز نار و نور خبر

ورا نه بیم و نه امید نار و جنات است

۱۱

وجود مغربی اندر فضای همّت اوست

چو پیش پرتو انوار مهر ذرّات است

تصاویر و صوت

دیوان محمدشیرین مغربی (متن انتقادی با مقدمه، حواشی و فهرست اصطلاحات عرفانی) به تصحیح و اهتمام دکتر لئونارد لوئیزان - محمد شیرین مغربی - تصویر ۱۴۳

نظرات