شمس مغربی

شمس مغربی

شمارهٔ ۴۲

۱

چو باده چشم تو خوده است دل خراب چراست

چو حال تست در آتش جگر کباب چراست

۲

ز پیچ زلف تو در تاب رفت مهر رخت

چو زوست تابش رویت از و شباب چراست

۳

چو نیست عهد شکن غیر زلف بر شکنت

بگو که با دل مسکنت این عتاب چراست

۴

ز من هرآنچه تو گوئی و آن همی شنوی

چو من صدای توام با من این خطاب چراست

۵

چو نیست غیر تو کس از که میشوی پنهان

چو ناظر او توئی در رخت نقاب چراست

۶

اگر چه در خم چوگان تست گوی دلم

ز چیست منقلب آخر در انقلاب چراست

۷

ز باد بپرس که بحر از چه گشت آشفته

ز بحر بپرس که کشتی در اضطراب چراست

۸

چو ما هر آنچه تو دادی بما همان خوردیم

زیاده هیچ نخوردیم پس حساب چراست

۹

هرآنکه باز نکرده است گوش هوش روترا

برش حدیث حقایق فسانه است و حکایت

۱۰

کتاب مغربی چون نسخه کتاب تواست

ازو مپرس که این حرف در کتاب چراست

تصاویر و صوت

دیوان محمدشیرین مغربی (متن انتقادی با مقدمه، حواشی و فهرست اصطلاحات عرفانی) به تصحیح و اهتمام دکتر لئونارد لوئیزان - محمد شیرین مغربی - تصویر ۱۵۱

نظرات