
شمس مغربی
شمارهٔ ۵۵
۱
سحرگهی که موذن بفالق الاصباح
صلای زنده دلان میدهد؛ بخوان صلاح
۲
تو رو به خانهٔ خَمار عاشقان آور
برای راحت روحت طلب کن از وی راح
۳
کلید فتح دلِ اهل دل، بدست دل است
گشایشی طلب از وی که عنده مفتاح
۴
از آن شراب که از دل همی بَرَد احزان
از آن شراب که در جان درآورَد افراح
۵
از آن مئی که ازو زنده است جان مسیح
از آن مئی که در اشباح در دمد ارواح
۶
نجات هردو جهان را از آن شراب طلب
که اوست در دو جهان موجب نجات و نجاح
۷
به پیش پرتو آن مِی چراغ فکر و خرد
چه پیش ضوء صباح است کوکب مصباح
۸
به هر که ساقی ازین باده داد رَست از خود
هر آنکه رَست ز خود یافت در دو کَون فلاح
۹
بیا و بر دل و بر جان مغربی می ریز
مئی که هیچ مُلَوَّث نمیکند اقداح
تصاویر و صوت


نظرات
Sahv