
شمس مغربی
شمارهٔ ۶۶
۱
دل ما هر نفسی مشرب دیگر دارد
راه و رسم دگر و مذهب دیگر دارد
۲
میکشد هر نفسی جام دگر از لب یار
بهر هر جام کشیدن، لب دیگر دارد
۳
شاهد ما بجز از خال و خط و غبغب خویش
خال و خطِّ دگر و غبغب دیگر دارد
۴
هر زمان جان دگر از لب جانان رسدش
بهر هر جان که رسد قالب دیگر دارد
۵
در جهان دل ما مهر و سپهر دگر است
عرش و فرش و فلک و کوکب دیگر دارد
۶
بجز این روز که بینی، بودش روز دگر
بجز این شب که تو دانی، شب دیگر دارد
۷
دل سواریست که در گاه توجه کردن
جانب هر طرفی مرکب دیگر دارد
۸
لوح محفوظ دل مغربی از مکتب دوست
گشت مسطور، که دل مکتب دیگر دارد
تصاویر و صوت


نظرات