
شمس مغربی
شمارهٔ ۹۴
۱
از سوادالوجه فی الدارین اگر داری خبر
چشم بگشا و سواد فقر و کفر ما نگر
۲
از سواد اینچنین کفر مجازی مردوار
سوی دارالملک از کفر حقیقی کن سفر
۳
کفر باطل حق مطلق را بخود پوشیده نیست
کفر حق خودرا بخود پوشیده نیست ای پرهنر
۴
تا تو در بند خودی حق را بخود پوشیده
با چنین کفری ز کفر ما کجا داری دگر
۵
آنکه از سرچشمه کفر حقیقی آب خورد
بحر کفر هر دو عالم را تو پیشش چون نهر
۶
چون بکلی یافت در شمس حقیقی مستتر
بدر گردید از ظهور نور خوشید آن قمر
۷
کفر احمد چیست در شمس احد مخفی شدن
چیست طاها مظ۶ر کل ظهور نور خور
۸
پس بگویید کاف کفر ما ز طاها برتر است
آنکه باشد از معانی و حقایق بهره ور
۹
ایکه در بند قبول خاص و عامی روز و شب
کفر و ایمان را رها کن نام این معنی مبر
۱۰
کفر و ایمان چون حجاب راه حقّند ای پسر
رو بسان مغربی از کفر و ایمان دگذر
نظرات