شمس مغربی

شمس مغربی

شمارهٔ ۹۵

۱

دیده سرگردان و نور دیده دایم در نظر

چشم در منظور ناظر لیک از وی بیخبر

۲

گرچه عالم را بچشم دوست بیند دیده لیک

از بصر پنهان بود پیوسته آن نور بصر

۳

دل بسان کوی سرگردان و غافل زان که او

وز خم چوگان زلف دوست باشد مستقر

۴

نیست بیرون از خم چوگان زلفش یکزمان

دل که چون گوئی همیگردد در این میدان پسر

۵

من نمیدان که عالم چیست یا خود کیست این

عقل و نفس و جسم و چرخش خوانی و شمس و قمر

۶

با همه سرگشتگی و جنبش و نور و صفات

بیخبر گردون و ز گردون ماه از هر خور ز خور

۷

ایدل ار خواهی بببینی دلبران را عیان

پاک و صافی ساز خود را آنگهی در خود نگر

۸

در صفای خویشتن باید رخ دلدار دید

زانکه تو آیینه و دوست در تو جلوه گر

۹

چونکه مطلوب تو از تو نیست بیرون بعد ازین

مغربی در خویشتن باید ترا کردن سفر

تصاویر و صوت

دیوان محمدشیرین مغربی (متن انتقادی با مقدمه، حواشی و فهرست اصطلاحات عرفانی) به تصحیح و اهتمام دکتر لئونارد لوئیزان - محمد شیرین مغربی - تصویر ۲۵۰
دیوان کامل شمس مغربی شامل غزلیات، ترجیعات، رباعیات، فهلویات به انضمام رساله جام جهان نما، مقدمه و شرح احوال و بیان افکار او به اهتمام دکتر ابوطالب میرعابدینی - . - تصویر ۱۶۱
دیوان شمس مغربی به سعی و اهتمام سید محمد میرکمالی خونساری - سید محمد میرکمالی خونساری - تصویر ۵۱

نظرات