مهستی گنجوی

مهستی گنجوی

شمارهٔ ۲۳

۱

قصاب یکی دنبه برآورد ز پوست

در دست گرفت و گفت وه وه چه نکوست

۲

با خود گفتم که غایت حرصش بین

با اینهمه دنبه، دنبه میدارد دوست

تصاویر و صوت

نظرات