مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمان

شمارهٔ ۱۵ - در مدح امیر ابونصر فارسی

۱

ز خاک و باد که هستند یار آتش و آب

قوی تر آمد بسیار کار آتش و آب

۲

بساط پشت زمین و شراع روی هوا

ملون است ز رنگ و نگار آتش و آب

۳

لباسهای طبیعت نگر که چون بافد

سپهر گردان از پود و تار آتش و آب

۴

شده هوا و زمین را ز آب و آتش بار

مسام تنگ شده رهگذار آتش و آب

۵

اگر قرار جبلت ز آب و آتش خاست

چرا ببرد جبلت قرار آتش و آب

۶

جز آتش خرد صرف و آب دانش محض

همی گرفت نداند عیار آتش و آب

۷

یسار آتش و آب ار چه سخت بسیار است

نه واجب است بدین افتخار آتش و آب

۸

که پیش همت بونصر پارسی گه بذل

به نیم ذره نسنجد یسار آتش و آب

۹

مؤیدی که به حق عنف و لطف سیرت او

معین ظلمت و نور است و یار آتش و آب

۱۰

گزیده رادی و مردی جوار همت اوست

چنان که خشکی و تری جوار آتش و آب

۱۱

بزرگوارا نشگفت اگر کفایت تو

کند بریده ز هم کارزار آتش و آب

۱۲

سوار نیزه و تیغی و خرم و خوش گشت

ز تیغ و نیزه بود روزگار آتش و آب

۱۳

ز خشم و عفو تو ایام را درختی رست

بر آن دو شاخ و بر و برگسار آتش و آب

۱۴

حصار و حصن دل و دیده عدوی تو شد

ز تف و اشک شکم در کنار آتش و آب

۱۵

اگر وقار و سکون نیست آب و آتش را

نشد مضا و نفاذ اختیار آتش و آب

۱۶

گرفته کینه و مهرت به نرمی و تیزی

همی کشند عنان و مهار آتش و آب

۱۷

بدیع نیست که بر مرکز ارادت او

چو چرخ گردد از این پس مدار آتش و آب

۱۸

ز عدل شافی تو سازگار و دوست شوند

دو طبع دشمن ناسازگار آتش و آب

۱۹

ز بوی خلق تو بر موضع شتاب و درنگ

گل و سمن شکفاند بهار آتش و آب

۲۰

خیال رعب نگارد به پیش هر چشمی

مهیب صورتی اندر شعار آتش و آب

۲۱

یلان رعد شغب همچو ابر خون بارند

به برق خنجر در مرغزار آتش و آب

۲۲

ز تاب و آتش شمشیر تو به رأی العین

قضا ببیند بی شک دمار آتش و آب

۲۳

چو کوهساری خیزد ز آب و آتش رزم

که مرگ روید از آن کوهسار آتش و آب

۲۴

چنان که آهن و پولاد سنگ خاره شده است

ز طبع و خلقت حصن و حصار آتش و آب

۲۵

چو حکم ماضی و فرمان نافذ تو بدید

بجست ماک سکون و وقار آتش و آب

۲۶

چو بور و چرمه تو آب و آتش است به جنگ

تو را توانم خواندن سوار آتش و آب

۲۷

همیشه تا به غنیمت ز خاک قوت باد

برد به بالا تف و بخار آتش و آب

۲۸

فلک فذلک دارد ز گرمی و سردی

به حق برآید جز در شمال آتش و آب

۲۹

ز بیم غارت باشد خزینه گوهر و در

به کوه و دریا در زینهار آتش و آب

۳۰

بود قضا و قدر پیشکار اختر و چرخ

بود هوا و زمین زیر بار آتش و آب

۳۱

بقات باد که عدل تو حسبت لله

به قمع جور ببرد اقتدار آتش و آب

۳۲

جهان به کام تو و کار و بار دولت تو

زبانه گیرتر از کارزار آتش و آب

۳۳

بساط ناصح تو پیشگاه باده و رود

سرای حاسد توپی گذار آتش و آب

تصاویر و صوت

دیوان مسعود سعد سلمان با مقدمهٔ رشید یاسمی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۵۶
دیوان مسعود سعد سلمان به تصحیح رشید یاسمی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۹۹
دیوان اشعار مسعود سعد به تصحیح و اهتمام دکتر مهدی نوریان - ج ۱ - مسعود سعد سلمان - تصویر ۸۲
دیوان مسعود سعد سلمان به تصحیح رشید یاسمی تاریخ چاپ ۱۳۶۲ شمسی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۱۰۰
دیوان اشعار مسعود سعد به تصحیح و اهتمام دکتر مهدی نوریان - ج ۲ - مسعود سعد سلمان - تصویر ۴۷۴

نظرات