مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمان

شمارهٔ ۲۸۲ - گفتگو با خویشتن

۱

ای سرد و گرم دهر کشیده

شیرین و تلخ دهر چشیده

۲

اندر هزار بادیه گشته

بر تو هزار باد وزیده

۳

بی حد بنای آز کآشفته

بی مر لباس صبر دریده

۴

در چند کارزار فتاده

در چند مرغزار چریده

۵

اقلیم ها به نام سپرده

در دشت ها به وهم دویده

۶

در سمج های حبس نشسته

با حلقه های بند خمیده

۷

در بحرها چو ابر گذشته

در دشت ها چو باد تنیده

۸

بی بیم در حوادث جسته

بی باک با سپهر چخیده

۹

اندوه بوته تو نهاده

واندیشه آتش تو دمیده

۱۰

گردون تو را عیار گرفته

یک ذره بر تو بار ندیده

۱۱

اعجاز گفته تو شنوده

انصاف کرده تو گزیده

۱۲

سحر آمده به رغبت و اشعارت

از تو به گوش حرص شنیده

۱۳

باغیست خاطر تو شکفته

شاخیست فکرت تو دمیده

۱۴

هر کس بری ز شاخ تو برده

هر کس گلی ز باغ تو چیده

۱۵

وان سر بریده خامه بی حبر

رزق تو از تو باز بریده

۱۶

افزون نمی کند ز لباده

برتر نمی شود ز ولیده

۱۷

وان کسوتی که بختت رشته ست

نابافته ست و نیم تنیده

۱۸

تا چند بود خواهی بی جرم

در کنج این خراب خزیده

۱۹

لرزان به تن چو دیو گرفته

پیچان به جان چو مار گزیده

۲۰

چهره ز زخم درد شکسته

قامت ز رنج بار خمیده

۲۱

جان از تن تو چیست گسسته

هوش از سر تو پاک رمیده

۲۲

چشمت ز گریه جوی گشاده

جسمت به گونه زر کشیده

۲۳

ادبار در دم تو نشسته

افلاس بر سر تو رسیده

۲۴

نه پی به گام راست نهاده

نه می به کام خویش مزیده

۲۵

اشک دو دیده روی تو کرده

نار چهار شاخ کفیده

۲۶

گویی که دانه دانه لعلست

زو قطره قطره خون چکیده

۲۷

از بهر خوشه ای را بسیار

بر خویشتن چونال نویده

۲۸

در چشم تو امید گلی را

صد خار انتظار خلیده

۲۹

شمشیر سطوت تو زده زنگ

شیر عزیمت تو شمیده

۳۰

سرو طراوت تو شکسته

روز جوانی تو پریده

۳۱

بر مایه سود کرد چه داری

ای تجربت به عمر خریده

۳۲

حق تو می نبیند بینی

این سرنگون به چندین دیده

۳۳

حال تو بی حلاوت و بی رنگ

مانند میوه ایست مکیده

۳۴

هم روزی آخرت برساند

ایزد بدانچه هست سزیده

۳۵

مسعود سعد چند کنی ژاژ

چه فایده ز ژاژ لبیده

تصاویر و صوت

دیوان مسعود سعد سلمان به تصحیح رشید یاسمی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۵۴۹
دیوان مسعود سعد سلمان با مقدمهٔ رشید یاسمی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۳۹۵
دیوان مسعود سعد سلمان به تصحیح رشید یاسمی تاریخ چاپ ۱۳۶۲ شمسی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۵۵۶
دیوان اشعار مسعود سعد به تصحیح و اهتمام دکتر مهدی نوریان - ج ۲ - مسعود سعد سلمان - تصویر ۷۹

نظرات

user_image
کپه مرگ
۱۳۹۲/۰۵/۰۱ - ۱۷:۳۳:۰۲
چخیدن میشود کوشش کرون و نیز همانند اینجا ستیز کردن
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۵/۰۲ - ۰۴:۰۸:۱۸
کشفته بر وزن شکفته وارون شکفته است یعنی پژمریده
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۵/۰۲ - ۰۴:۰۹:۲۴
با او نمی توانی که چخی ! یعنی حریف او نیستی
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۵/۰۲ - ۰۴:۲۳:۲۹
نویدن یعنی لرزیدن و گریستن ، نال هم که نی است پس نال نویدن یعنی نی جنبنده و صحنه خلنگ زار را در وزیدن باد به یاد ادم می اورد ، بسیار زیباست ! زهی شکر پاره فارسی
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۵/۰۲ - ۰۴:۲۹:۴۵
دوست دارم هنگامی که کسی این شعر را می خواند نگو ید که این کلمات دیگر وجود ندارند بلکه جوانمردانه و ازادمردانه بگوید من فارسی نمی دانم ، من خستو می شوم ، با درود به مسعود سعد زباناور
user_image
پژمریده!
۱۳۹۲/۰۵/۰۲ - ۱۲:۱۵:۳۳
معانی مزیده ،کفیده وشمیده به ترتیب میشود چشیده ،شکافته و بوییده
user_image
لهیده
۱۳۹۲/۰۵/۰۲ - ۱۲:۲۴:۰۶
لییدن یعنی جویدن و ژاژ لییدن همان ژاژ خاییدن است و کنایه از سخن بیهوده راندن ژاژ هم که میدانیم خاریست بیمزه که در بیابان میروید و شترها آن را میجوند ولی نمی بلعند
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۵/۰۲ - ۱۲:۳۰:۵۴
شمیدن غش کردن است
user_image
شغاد!
۱۳۹۲/۰۵/۰۲ - ۱۳:۱۰:۴۰
بله ترسیدن و رمیدن و آشفتن هم میشود
user_image
مجتبی
۱۳۹۷/۰۷/۱۸ - ۲۰:۳۷:۰۲
وزن شعر (مفعول فاعلات فعولن) صحیح است.
user_image
محمدحسین آراسته
۱۳۹۸/۱۰/۲۷ - ۱۲:۵۲:۲۶
در مصراع دوم بیت دوم "باد" به اشتباه "بادیه" نوشته شده.بر تو هزار باد وزیده صحیح است