مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمان

شمارهٔ ۱۸

۱

غم بگذرد از من چو به من برگذری تو

آن لحظه شوم شاد که در من نگری تو

۲

از نازکیِ پایِ تو ای یارِ دلِ من

رنجه شود ار سوسن و نسرین سپری تو

۳

وین دیدهٔ روشن چو من از بهر تو خواهم

خواهم که بدین دیدهٔ روشن گذری تو

۴

ای ناز جهان پیرهنی دوختی از ناز

بیم است که این پردهٔ رازم بدری تو

۵

از غایتِ خوبی که دگر چون تو نبینم

گویم که همانا ز جهانِ دگری تو

۶

بخْریده غمت من به دل و جان و تو دانی

شاید که دل و جانِ من از غم بخری تو

۷

ز اندازه همی بگذرد این رنج و تو از من

چون بشنوی آن قصه بدان برگذری تو

۸

از خود خبرم نیست شب و روز ولیکن

دارم خبر از تو که ز من بی‌خبری تو

۹

سرمایهٔ این عمر سر است و جگر و دل

رنجِ دل و خونِ جگر و دردِ سری تو

۱۰

چون زهر دهی پاسخ و چون شهد خورم من

وین از تو نزیبد که به دولت شکری تو

۱۱

هر چند که کردی پسرا عیشِ مرا تلخ

در جمله همی گویم شیرین‌پسری تو

۱۲

بیدادگری کم کن و اندیش که امروز

در حضرت شاه ملک دادگری تو

۱۳

بیدادگران جان نبرند از تو و ترسم

کز شاه چو بیداد کنی جان نبری تو

تصاویر و صوت

دیوان مسعود سعد سلمان با مقدمهٔ رشید یاسمی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۵۶۶
دیوان اشعار مسعود سعد به تصحیح و اهتمام دکتر مهدی نوریان - ج ۲ - مسعود سعد سلمان - تصویر ۳۷۰
دیوان مسعود سعد سلمان به تصحیح رشید یاسمی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۷۴۵
دیوان مسعود سعد سلمان به تصحیح رشید یاسمی تاریخ چاپ ۱۳۶۲ شمسی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۷۴۸

نظرات

user_image
مولوی زمان
۱۴۰۲/۰۹/۲۸ - ۰۷:۳۶:۰۷
مصراع اول بیت ششم با وزن شعر جور درنمیاد