مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمان

شمارهٔ ۱۳ - مدیح

۱

ای بزرگی که حسن رای تو را

هر زمان بر من اصطناعی نوست

۲

ابر کف تو تند و پر گهرست

بحر فضل تو ژرف و پر لؤلؤست

۳

دل شادت چو عقل بی زللست

کف رادت چو علم بی آهوست

۴

جز تو از مهتران خطاب که کرد

بنده خویش را برادر و دوست

۵

هم رگ و پوست خواندیم شاید

وین تمثل ز روی عقل نکوست

۶

زآنکه چون خون و استخوان شد طبع

مر مرا خدمت تو در رگ و پوست

۷

گر مرا جان و دل ز خدمت تو

سال و مه با صفا و با نیروست

۸

چون تخلف کنم ز خدمت تو

که مرا اصل زندگانی اوست

۹

یاد پشتم ز بار رنج دو تاه

گرنه در مهر تو دلم یکتوست

۱۰

تربیت کردیم به نظم و تو را

تربیت کردن چو من کس خوست

۱۱

آن قصیده به جنب این قطعه

راست گویی که نامه مانوست

تصاویر و صوت

دیوان مسعود سعد سلمان به تصحیح رشید یاسمی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۶۵۳
دیوان مسعود سعد سلمان با مقدمهٔ رشید یاسمی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۴۸۲
دیوان مسعود سعد سلمان به تصحیح رشید یاسمی تاریخ چاپ ۱۳۶۲ شمسی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۶۵۶

نظرات