
مسعود سعد سلمان
شمارهٔ ۱۸ - عرض بیچارگی و آرزوی گرمابه
۱
گرمابه سه داشتم به لوهور
وین نزد همه کسی عیان است
۲
امروز سه سال شد که مویم
ماننده موی کافرانست
۳
بر تارک و گوش و گردن من
گویی نمد تر گران است
۴
از رنج دل اندکی بگفتم
باقی همه در دلم نهانست
۵
پاداش من درین غم و رنج
بر ایزد پاک غیب دان است
تصاویر و صوت



نظرات
امین کیخا
عین. ح