مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمان

شمارهٔ ۳۵ - موعظت

۱

چرخ چندیمان به خاک اندر کشید

چند ناکامی به روی ما رسید

۲

هیچ حسرت ماند کاین دل آن نخورد؟

هیچ عبرت ماند کاین چشم آن ندید؟

۳

لعبت زنجیر زلف حلقه جعد

بر جدایی دل نهاد و آرمید

۴

آب رویم برد آب دیدگان

تا زمانه بدخویی پیش آورید

۵

راز من چون آفتاب اندر جهان

روزگار نامساعد گسترید

۶

دوستان گویند بس کردی مرا

لاجرم شد ناخوشت عیش لذیذ

۷

ناشنیدستی که پیغمبر چه گفت

من شنیدستم ز من باید شنید

۸

قال ایاکم و خضراء الدمن

دور از آن پاکی که اصل آن پلید

۹

مشت هرگز کی برآید با درفش

پنبه با آتش کجا یارد چخید

۱۰

دست چون ماند به زیر سنگ سخت

جز به نرمی کی توان بیرون کشید

۱۱

نامبین گفتم این ابیات از آنک

ستر دل یکبارگی نتوان درید

تصاویر و صوت

دیوان مسعود سعد سلمان به تصحیح رشید یاسمی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۶۶۰
دیوان مسعود سعد سلمان با مقدمهٔ رشید یاسمی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۴۸۸
دیوان مسعود سعد سلمان به تصحیح رشید یاسمی تاریخ چاپ ۱۳۶۲ شمسی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۶۶۳

نظرات