مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمان

شمارهٔ ۱۷ - صفت اسفندیار چنگی

۱

چنگ اسفندیار چنگی باز

با دل و جان ز عیش گوید راز

۲

راست گویی هزار دستانیست

مجلس از لحن او گلستانیست

۳

خوش زن و خوش سرود و خوش قواد

خوش سماعی کند همی به مراد

۴

لیکن آن روسپی زن بی باک

هر چه یابد همه ببازد پاک

۵

شاه خلعت دهدش در پوشد

چون برون شد ز کوشک بفروشد

۶

لتره ای بر تن و یکی بر سر

کفش آن پای دیگر این دیگر

۷

تن خویش از دروغ بفریبد

یک زمان از قمار نشکیبد

۸

چون نشست و قمار در پیوست

از بغل که بریده بادش دست

۹

جام ها را گرو کند به قمار

برود قلتبان به یک شلوار

۱۰

چنگ بفروشد و ندارد ننگ

عاریت خواهد از حریفان چنگ

۱۱

از خرابات چون بخوانندش

روی ناشسته میدوانندش

۱۲

شوله برداشته دوان چون سگ

از پس او مجاهران در تگ

۱۳

چون سگ قلتبان همی پوید

با خود او نرم نرم می گوید

۱۴

پدرم خسرو سگابادی

بگذرانید عمر در شادی

۱۵

جامه های نهاده تو بر تو

زآن نپوشد مگر که نو بر نو

۱۶

بیشتر گر نکویمش باری

باشدش ده هزار دیناری

۱۷

پس هشتاد و پنج خرم و شاد

ملک الموت ازو نیارد یاد

۱۸

من بدبخت مانده بی برگم

آرزومند یک شکم مرگم

۱۹

یارب آن مژده ام که آرد یاد

کان گرانی روان به مالک داد

۲۰

تا من آن چارپا به زخم آرم

حق آن پیر مرد بگزارم

۲۱

شاد و خرم کنم روانش را

ندهم هیچ بچگانش را

۲۲

مردمان سخت گمرهند همه

پند بی منفعت دهند همه

۲۳

ای عجب هر که او بخواهد مرد

جز قمار از جهان چه خواهد برد

تصاویر و صوت

دیوان اشعار مسعود سعد به تصحیح و اهتمام دکتر مهدی نوریان - ج ۲ - مسعود سعد سلمان - تصویر ۲۰۵
دیوان مسعود سعد سلمان با مقدمهٔ رشید یاسمی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۴۷۰
دیوان مسعود سعد سلمان به تصحیح رشید یاسمی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۶۴۰
دیوان مسعود سعد سلمان به تصحیح رشید یاسمی تاریخ چاپ ۱۳۶۲ شمسی - مسعود سعد سلمان - تصویر ۶۴۳

نظرات