
مسعود سعد سلمان
شمارهٔ ۲۵ - صفت یار برزگر گوید
۱
ای به دو رخ بسان تازه بهار
نکنی کار جز به میل و شمار
۲
گر ز من زاریست همواری
کارم از تو چراست ناهموار
۳
همچنان کز شیار گل ببری
همچنان گرد عشق تو شاد یار
۴
هر چه تخم است آن توانی کشت
و آن به دست تو بهتر آرد بار
۵
هست ما را به تخم صبر نیاز
بر دل بنده تخم صبر بکار
تصاویر و صوت




نظرات