میلی

میلی

شمارهٔ ۱۵۹

۱

ز مجلس دوست رفت و دشمن آمد

دلا منشین که وقت رفتن آمد

۲

ز جا دشوار خیزم، بس که بی او

ز مژگان خون دل در دامن آمد

۳

ز غمناکی، به گوشم صوت مطرب

ملال‌انگیزتر از شیون آمد

۴

زد آتش آه دل در پنبه داغ

مرا برق بلا در خرمن آمد

۵

به گردن بینمت خون جهانی

ترا دستی مگر در گردن آمد؟

۶

مرا آن غمزه تیری بر جگر زد

کزان صد چاک در پیراهن آمد

۷

نیامد، گر کسی رفت از پی دوست

وگر آمد، به کام دشمن آمد

۸

ز من نشنیده میلی وز پی‌اش رفت

به آخر بر سر حرف من آمد

تصاویر و صوت

نظرات