
میلی
شمارهٔ ۱۹
۱
برده از راه، فریبنده نگاه که ترا؟
راه خلقی زده ای، تا زده راه که ترا؟
۲
ای به هر چشم زدن ساخته صد خانه، سیاه
کرده بر هم زده، مژگان سیاه که ترا؟
۳
زلف را سلسله جنبان بلا می کردی
تا درین سلسله انداخته آه که ترا؟
۴
از حیا هیچ نمی آمدی از خانه برون
کرده بی تاب، هوای سر راه که ترا؟
۵
همچو میلی شده حال تو بدین گونه سیاه
که به خاطر گذرد خال سیاه که ترا؟
نظرات