غروی اصفهانی

غروی اصفهانی

شمارهٔ ۳۸

۱

از عشق تو اندر تاب و تبم

وز شوق تو در وجد و طربم

۲

از شمۀ لطف تو سلمانم

وز شعلۀ قهر تو بو لهبم

۳

هندوی بت خال تو شدم

رسوای تو در عجم و عربم

۴

با سر ره عشق تو می پویم

گر مانده شود پای طلبم

۵

من بندۀ حلقه بگوش توام

جز این نبود حسب و نسبم

۶

خود را بشمار غلامانت

می آورم، و دور از ادبم

۷

ای شام غمم را صبح امید

بازآ که شود چون روز، شبم

۸

از عشق تو سینه لبالب غم

وز شوق تو آمده جان به لبم

۹

گر سوخته مفتقرت چه عجب

از خامی مدعیان عجبم

تصاویر و صوت

دیوان حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی - مقدمه محمدرضا مظفر - محمدحسین غروی اصفهانی (کمپانی) - تصویر ۲۴۸

نظرات