غروی اصفهانی

غروی اصفهانی

شمارهٔ ۶۹

۱

آن یار لاله رو گر ما را نمی نوازد

سهلست، از چه ما را چون شمع می گدازد

۲

دل آب شد ز هجرش دیگر چسان بسوزد

امید وصل او نیست تا با غمش بسازد

۳

عمریست در نیازم در پای سرو نازم

تا کی نیاز آرم تا چند او بنازد

۴

غیر از نیازمندی از بندان نشاید

جانا تو نازنینی ناز از تو می برازد

۵

ای یکه تاز میدان در عرصۀ ملاحت

آهسته تا که عاش جان در رهت ببازد

۶

ترسم ز گرد راهت هم کس نشان نیابد

ور چون سمند گردون اندر پیت بتازد

۷

گر مفتقر دهد جان در پای نازنینت

سر تا به اوج کیوان از شوق بر فرازد

تصاویر و صوت

دیوان حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی - مقدمه محمدرضا مظفر - محمدحسین غروی اصفهانی (کمپانی) - تصویر ۲۶۳

نظرات