محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۳۴

۱

به خوبی ذره‌ای بودی چه در کوی تو جا کردم

به دامن گرم آتشپاره‌ای اما خطا کردم

۲

منت دادم به کف شمشیر استغنا که افکندی

تن اهل وفا در خون ولی بر خود جفا کردم

۳

تو خود آئینه‌ای بودی ولی ماه جمالت را

من از فیض نظر آئینهٔ گیتی نما کردم

۴

بلای خلق بودی اول ای سرو سهی بالا

منت آخر بلائی از بلاهای خدا کردم

۵

نبود از صدق روی اهل حاجت در تو بی‌پروا

تو را من از توجه قبله حاجت روا کردم

۶

خریداران ز قحط حسن می‌گشتند گرد تو

تو را من از عزیزی یوسف مصر صفا کردم

۷

کنون او ذوق دارد محتشم از کرده های من

من انگشت تاسف می‌گزم که اینها چرا کردم

تصاویر و صوت

دیوان مولانا محتشم کاشانی (شامل رساله جلالیه، نقل عشاق، قصاید، غزلیات، مناقب، مراثی، قطعات، رباعیات، مثنویات) به کوشش مهرعلی گرگانی - محتشم کاشانی - تصویر ۲۳

نظرات

user_image
سیدمحمد جهانشاهی
۱۴۰۳/۰۱/۰۱ - ۰۹:۲۳:۴۴
کنون او ذُوق دارد محتشم از کرده هایِ من