
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۱۷۵
۱
مرا خیال تو شبها به خواب نگذارد
چو تن به خواب دهم اضطراب نگذارد
۲
خیال آرزوئی میپزم که میترسم
اگر تو هم بگذاری حجاب نگذارد
۳
به طرف جوی اگر بگذری به این حرکات
خرامش تو تحرک در آب نگذارد
۴
تو گرم قتل اجل نارسیدهای که شوی
فلک به سایهاش از آفتاب نگذارد
۵
به من کسی شده خصم ای اجل که در کارم
عنان به دست تو سنگین رکاب نگذارد
۶
ز ناز بسته لب اما به غمزه فرموده
که یک سوال مرا بیجواب نگذارد
۷
هزار جرعه دهد عشوهاش به بوالهوسان
چو دور محتشم آید عتاب نگذارد
نظرات