محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شمارهٔ ۵۲۳

۱

زهی بالا بلندان سر به پیش از اعتدال تو

مقوس ابروان در سجدهٔ مشگین هلال تو

۲

همایون طایران باغ حسن از شعلهٔ حسنت

بر آتش پر زنان پروانهٔ شمع جمال تو

۳

زلیخا بر تلف گردیدن اوقات خود گرید

به روز حشر اگر بیند رخ فرخنده فال تو

۴

ز دل کردم برون بهر نزولت جملهٔ خوبان را

که دارد با جدائی خوی مشتاق جمال تو

۵

حریف بزم وصلم لیک کلفت ناکم از ساقی

که با غیرم مساوی می‌دهد جام وصال تو

۶

درین باغند عالی شاخها بی‌حد چه سود اما

که محروم است از پرواز مرغ بسته بال تو

۷

ز غیرت در حریم حرمت او محتشم داری

حسد بر حال محرومان مبادا کس به حال تو

تصاویر و صوت

نظرات