
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۸۳
۱
از عاشقان حوالی آن خانه پر شده است
دارالشفای عشق ز دیوانه پر شده است
۲
از خود نگشته است به کس آشنا دلی
راه وثاقش از پی بیگانه پر شده است
۳
تاره به جام خانه چشمم فکند عکس
این خانه از پری چو پری خانه پر شده است
۴
از جرعهای که ریخته ساقی به جام ما
گش فلک ز نعرهٔ مستانه پر شده است
۵
رگهای جانم از گرهٔ غم به ذکر هجر
چون رشتهای سجه صد دانه پر شده است
۶
عشاق را به دور تو از بادهٔ حیات
قالب تهی فتاده و پیمانه پر شده است
۷
گردد مگر به وصف تو مقبول اهل طبع
دیوان محتشم که ز افسانه پر شده است
تصاویر و صوت

نظرات