
محتشم کاشانی
شمارهٔ ۷۳ - در تقاضا گوید
۱
صبا به خدمت خدام خواجگی برسان
نیاز من که به جان و دلش هوا خواهم
۲
بگو اگرچه به عنوان شاعری هرگز
نیامد است فرو سر به هیچ در گاهم
۳
ولی چه بر سر راهم برای خرجی راه
طمع نموده ره اینجا و برده از راهم
۴
وگر بهم نرسد خرجی آن قدر بد نیست
قبای خاصهٔ شاعر پسند اعلا هم
۵
به شاعران دگر نسبتم مکن زان رو
که بنده جایزه از مال خویش میخواهم
نظرات