
مشتاق اصفهانی
شمارهٔ ۱۱
۱
خضاب از خون عاشق کن نگاری کردهام پیدا
نگار سر و قد گلعذاری کردهام پیدا
۲
بتی من جستهام کز چهرهاش پیداست نور حق
عجب آیینه و آیینهداری کردهام پیدا
۳
به یک ابرش جهاندن شعله در هر خرمن اندازد
ز برق آتش عنان تر شهواری کردهام پیدا
۴
خدنگ غمزه سرکش کردهای صیادوش شوخی
بت صیدافکن عاشق شکاری کردهام پیدا
۵
سزد در داد اول بازم ار نقد دل و دین را
دغل دشمن حریف خوشقماری کردهام پیدا
۶
کنار از بوالهوس جویی به عاشق مهربان خویی
به دشمن دشمنی با یار یاری کردهام پیدا
۷
چه خواهم کرد مشتاق ار ببازم عشق با خوبان
خجسته شغلی و فرخنده کاری کردهام پیدا
تصاویر و صوت

نظرات