
مشتاق اصفهانی
شمارهٔ ۵۰
۱
کی در دل ما جز تو کسی را گذری هست
هم یاد تو باشد اگر اینجا دگری هست
۲
رو تافتم از دل بسراغ حرم دوست
غافل که ازین خانه بآن خانه دری هست
۳
در خانه در بسته فانوس بود شمع
پروانه دلت خوش که ترا بال و پری هست
۴
آن نخل که پروردمش از خون دل خویش
بهر دگرانست گر او را ثمری هست
۵
در معرکه عشق که فتحش ز شکست است
در لشگر برگشته بود گر ظفری هست
۶
مشتاق مجو از خم آن زلف رهائی
کانجا چو گره بسته بهر موی سری هست
نظرات