
مولانا
بخش ۶۰ - در وهم افکندن کودکان اوستاد را
۱
روز گشت و آمدند آن کودکان
بر همین فکرت ز خانه تا دکان
۲
جمله اِستادند بیرون منتظر
تا درآید اول آن یار مصر
۳
زانک منبع او بُدست این رای را
سَر امام آید همیشه پای را
۴
ای مقلد تو مجو بیشی بر آن
کو بود منبع ز نور آسمان
۵
او در آمد گفت اُستا را سلام
خیر باشد رنگ رویت زردفام
۶
گفت استا نیست رنجی مر مرا
تو برو بنشین مگو یاوه هلا
۷
نفی کرد اما غبارِ وهمِ بَد
اندکی اندر دلش ناگاه زد
۸
اندر آمد دیگری گفت این چنین
اندکی آن وهم افزون شد بدین
۹
همچنین تا وهم او قوت گرفت
ماند اندر حال خود بس در شگفت
تصاویر و صوت



نظرات