
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۶۹۸
۱
ای توبهام شکسته از تو کجا گریزم
ای در دلم نشسته از تو کجا گریزم
۲
ای نور هر دو دیده بیتو چگونه بینم
وی گردنم ببسته از تو کجا گریزم
۳
ای شش جهت ز نورت چون آینهست شش رو
وی روی تو خجسته از تو کجا گریزم
۴
دل بود از تو خسته جان بود از تو رسته
جان نیز گشت خسته از تو کجا گریزم
۵
گر بندم این بصر را ور بسکلم نظر را
از دل نهای گسسته از تو کجا گریزم
تصاویر و صوت


نظرات
ناشناس
پروانی
کمترین
کمترین
نیلوفر
سجاد
آرش
سجاد
ذبیح اله رنجبر
رامین
علی سلطانی آذر
طریق عشق بازان
رضا قرایی
آفتابگردان