مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۲۱۰۳

۱

گرچه اندر فغان و نالیدن

اندکی هست خویشتن دیدن

۲

آن نباشد مرا چو در عشقت

خوگرم من به خویش دزدیدن

۳

به خدا و به پاکی ذاتش

پاکم از خویشتن پسندیدن

۴

دیده کی از رخ تو برگردد

به که آید به وقت گردیدن

۵

در چنین دولت و چنین میدان

ننگ باشد ز مرگ لنگیدن

۶

عاشقان تو را مسلم شد

بر همه مرگ‌ها بخندیدن

۷

فرع‌های درخت لرزانند

اصل را نیست خوف لرزیدن

۸

باغبانان عشق را باشد

از دل خویش میوه برچیدن

۹

جان عاشق نواله‌ها می‌پیچ

در مکافات رنج پیچیدن

۱۰

زهد و دانش بورز ای خواجه

نتوان عشق را بورزیدن

۱۱

پیش از این گفت شمس تبریزی

لیک کو گوش بهر بشنیدن

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1156
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 778
عندلیب :

نظرات

user_image
نادر..
۱۳۹۶/۱۱/۲۶ - ۰۰:۰۱:۲۵
باغبانان عشق را باشداز دل خویش میوه برچیدن..
user_image
امید وکیل
۱۴۰۰/۱۱/۰۳ - ۱۸:۲۶:۵۶
بر همه مرگ‌ها بخندیدن...و این یعنی قدرت روحی عظیم.