
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۵۸۸
۱
ای یار غلط کردی با یار دگر رفتی
از کار خود افتادی در کار دگر رفتی
۲
صد بار ببخشودم بر تو به تو بنمودم
ای خویش پسندیده هین بار دگر رفتی
۳
صد بار فسون کردم خار از تو برون کردم
گلزار ندانستی در خار دگر رفتی
۴
گفتم که توی ماهی با مار چه همراهی
ای حال غلط کرده با مار دگر رفتی
۵
مانند مکوک کژ اندر کف جولاهه
صد تار بریدی تو در تار دگر رفتی
۶
گفتی که تو را یارا در غار نمیبینم
آن یار در آن غار است تو غار دگر رفتی
۷
چون کم نشود سنگت چون بد نشود رنگت
بازار مرا دیده بازار دگر رفتی
تصاویر و صوت


نظرات
آرش
کی وان
مازیار
فربد
فربد
فرشته
حمید
علیرضا
بهنام
محسن،۲
سید ایمان
فرهاد
محمدرضا عباسی
مهدی
فاطمه یاوری
فاطمه یاوری
Afsaneh Saadati
Afsaneh Saadati